از ویژگىهاى مناطق خشک کمبود آب و محدودیت منابع آب مىباشد که این خود ناشى از ویژگى اقلیمى این مناطق است، به هر حال منابع آب موجود در این نواحى در زمان ایجاد آنها تاحدى نیاز آبى مردم را برطرف مىنمود ولى افزایش جمعیت و توسعه شهرها باعث گردید که مدیران شهرى با کمبود آب شهرهى روبهرو گردند لذا به بررسى و شناسائى منابع آبى جدید همت گماشتند، و سپس به حفر صدها چاه عمیق در نواحى خشک و در مجاورت شهرهاى مختلف در جهت رفع کم آبى اقدام نمودند.
در بسیارى از مواقع همچون شهر تهران ابتدا آب رودخانه کرج که صدها هکتار از اراضى را مىتوانست سیراب نماید روانه شبکه آب تهران نمودند و سپس نوبت آب رودخانه جاجرود رسید که نتیجه آن محرومیت تعداد زیادى از روستاهاى دشت ورامین از آب رودخانه مذکور و بیکارى هزاران روستائى و مهاجرت آنها به نقاط شهرى بود و بهدنبال آن نوبت آب رودخانه لار و انتقال آن به تهران رسیده در حالىکه رودخانه مذکور مىتوانست نقش ارزندهاى را در جهت آب کشاورزى مازندران ایفاء نماید.
به هر حال احداث سدها بر روى رودخانهها در نقاط مختلف کشور و حفر صدها چاه در مجاورت شهرها گرچه توانست در مقطعى نیاز آبى شهرهاى زیادى را برآورده سازد اما ادامه افزایش جمعیت و توسعه شهرها باعث شده است که در حال حاضر اکثر این شهرها با مشکل کمآبى روبهرو گردند و بهخصوص خشکسالى دو سال اخیر سبب شده که در تمامى این دسته شهرها تأمین آب موردنیاز شهروندان مهمترین مشغله فکرى مدیران شهرى گردیده است. آنچه که بایستى در این جا بدان توجه نمود محدودیت منابع آبى در این کشور است و این یک واقعیت مىباشد، و مشکل کم آبى و تأمین آب چنانچه روند افزایش جمعیت شهرها همچنان ادامه داشته باشد به انفجار اجتماعى منجر مىشود لذا مدیران و مسئولین کشورى بایستى ترتیبى اتخاذ کنند که جمعیت شهرها براساس امکانات طبیعى آنها از جمله آب افزایش پیدا کنند و به جاى حفر پیاپى چاهها و استحصال آبهاى زیرزمینى که در شرایط فعلى در شرایط تجدید شوندگى قرار ندارند، بایستى به گونهاى برنامهریزى نمود که ضمن تأمین آب موردنیاز شهروندان به منابع محدود آب نیز فشار کمترى وارد آید.